نتایج جستجو برای عبارت :

روضه ابا عبدالله الحسین

الشیعی الذی یزور الحسین علیه السلام ویقیم المجالس علیه أو ینصب موكبا باسمه ویقرأ الزیارات الواردة عن أهل البیت علیهم السلام، ثمّ لا یسعى لتنظیم ولاءاته وعداواته على أساس قیم الحسین(ع) وأصول ملحمة عاشوراء، فكبّر علیه خمساً!لم تدعنا ثورةُ الحسین(ع) أن نُطلِق سراح ولاءنا وعداءنا ینسابان حیث نشاء، فنوالی ونعادی من شئنا دون منهج أو معیار.المعیار الأول والأخیر هو خط الحسین(ع) ومدرسته. هذا هو المعیار الذی یجب أن یكون نصب أعین محبّ الحسین(ع) وخ
من الساعات المؤلمة على خادم الحسین(ع) من أصحاب المواكب هی ساعة نفاد ما یستضیف به زوّار الحسین(ع). تراه نشطا مغتبطا مستبشرا ما دام قادرا على تقدیم شیء للزوّار السائرین على أقدامهم إلى أبی الأحرار(ع)، ولكن ما إن ینتهی زاده وتصفرّ یدُه، یخامره شعور هو أشبه شیء بالخجل والانكسار! إن هذا الشعور نفسَه، ولكن بشكل أشدّ، یعتری الشابّ المجاهد فی سبیل الله أیضا إن أصیب بجرح فی جسمه ووجد نفسه عاجزا عن القتال بعد الیوم، فإنها ساعة قاتلة علیه. والله یعلم
إذا استطاع الشیطان أن یخدعنا ویجعل قضیّة الحسین(ع) مجرّد طقوس وفلكلور وحسب، بعیدة عن معادلات الحیاة وفی معزل عن حضارتنا وأخلاقنا وسیاستنا واجتماعنا، فعند ذلك لعلّ أحدنا یستقبل الزائر بكل رحابة ویقدّم له كلّ خدمة، ولكن ما إن ینتهی هذا الموسم قد یأتینا نفس هذا الزائر ویراجعنا فی دائرة لاستیفاء حق من حقوقه، وإذا بنا لم نعد نهوى الضیافة ولا نتنافس على الخدمة، ولا كأن هذا المُراجِع محبّ من محبیّ  الحسین(ع)!ولعلّ هذا الزائر نفسَه یصطدم بس
چند روز به روضه مونده و هزینه کمی برای برگزاری روضه داریم 
ولی من و همسرم دوست داریم روضه مادرمون  به خوبی و باتشریفات برگزار بشه ..
آقا محمد با نگرانی بهم گفت:دوست دارم روضه امسال مثل پارسال با تشریفات برگزار بشه . بهش گفتم فکر می کنی پارسال هزینه روضه را تو دادی یا خود مادرمون . گفت  این حرفتا می دونم  ولی... 
ولی نداره خوده مادرمون  شخص می کنه روضمون چه طور برگزار بشه ،
من باور دارم که میزبان این مهمانی حضرت زهراست . و ما  افتخلر نوکری پیدا کر
بی برنامه ی قبلی ( مثل اکثر موارد)  قسمت شد برویم روضه. اول مجلس که صدای دلنواز مداح که حدیث کساء را می خواند، دلم را برا توی سحر ماه رمضان.
روضه خوان روضه می خواند.
روضه ی نیمه شب سختی که بر امیرِجان ها گذشته.
روضه ی لحظه ای که حضرت سجاد، روی قطعه خاک مقدسی نوشت، هذا قبر حسین.
تمام این روزهایی که داغ سردار را توی دلم کنار فرزندم می پرورانم،به این فکر می کنم که غربتتان را اصلا نمیتوانم تصور کنم.نه.نمیشود آن همه غربت را تصور کرد.دلم پر می کشد برای ک
روضه اصحاب چیست؟ نویسنده: سیدعلی اصغر علوی انتشارات: بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق
روضه اصحاب چیست؟ : روضه اصحاب روضه غربت امام بود. امامت را غریب نگذاری…
 
روضه اصحاب چیست؟نویسنده: سیدعلی اصغر علویانتشارات: بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق
معرفی:
هر کسی که بر زمین می افتاد حسین فاطمه شتابان خودش را بالای سر او می رساند. روضه اصحاب روضه غربت امام بود. امامت را غریب نگذاری…
بریده کتاب:
درروز عاشورا عده ای ازقبل صحنه ها را تخمین نزده بودند و
سلام 
امروز بعد مدت ها رفتم چهار شنبه بازار . و بعد مدت ها غذا درست کردم ولی آخرش یادم اومد تو عدش پلو روغن نکرده بودم . مهمون هم داشتم :)
امروز مهمونمون خونه رو دسته گل کرد که از فردا سه روز روضه داریم . (همچین مهمون دار هایی هستیم ما ) 
اربعین امسال شنبه است و روضه ما پنج شنبه جمعه شنبه . فکر کنم همه برن روستاهاشون . به روضه خون گفتم یه وقت اومدی دیدی منم و خودت بهت برنخوره . برا تبرک شدن خونه جدید روضه گرفتیم و آروم شدن دل خودمون از نبودن در کربلا ر
با عجله بهم زنگ زد ،وسط مراسم آغاز مدرسه ی پسرش بود....
تو اون شلوغی می‌گفت امشب بیا خونمون مراسم و روضه خوانی داریم....
گفتم چقدر یهویی و بی مقدمه...
گفت نمی‌دونم چرا یهو به دلم افتاد روضه بگیرم ...
*******
شب هفت امام بود و من وسط یه روضه ی یهویی
دلم می‌لرزید همه ش ،حتی وقتی چای می ریختم توی استکانها....
یهو اشک هجوم می آورد به چشمام....
من امسال سر این که سرگرم اومدن بابا مامان بودیم هیچی از محرم نفهمیدم....
به زنداداشم می گفتم من همیشه محرم که میشد آپدی
یا حـ سـ یـ ـن
 
ای فرس با تو چه رخ داده که خود باخته ای؟
مگر اینگونه که ماتی تو شه انداخته ای...؟
 
نیر تبریزی
 
 
این بیت روضه همیشگی ایت الله حاج آقا فاطمی نیا ست در روز عاشورا. همین تک بیت با مقدمه و توضیحات مختصری از آرزوی شهریار که ای کاش همه اشعارش را نمی داشت و به جای آن همین تک بیت برای او می بود. آدم که لطیف می شود دیگر نیازی به توصیفات و روضه های سهمگین نیست... گاهی همین تک بیت تکراری مردم را دیوانه می کند...
خدا ان شا الله سلامتش بدارد. می گو
‍ بازگشت عبدالله به رمشک پس از ۲۸ سال آوارگی  عبدالله، یکی از اهالی دهستان رمشک قلعه گنج است که بنا به دلایلی در سن ۱۸ سالگی سر از افغانستان درمی آورد، او پس از ۲۸ سال آوارگی و تحمل روزهای سخت، به آغوش خانواده بازگشت.
عبدالله روشن پور معروف به عبدی، اهل دهستان رمشک قلعه گنج است که تابستان سال ۱۳۷۳ در آستانه جوانی به دلایل شخصی، خانه اش و دیارش را ترک و برای پیدا کردن کار به شهرستان های همجوار همچون رودبارجنوب و عنبرآباد سفر می کند، او پس از م
هفت نام امیر المومنین علیه السلام در قیامت (به روایت اهل تسنن)
موفق بن احمد خوارزمی از علمای اهل تسنن روایت کرده است:
۳۲۳- وبهذا الاسناد عن الإمام محمد بن أحمد بن شاذان هذا ، حدثنا أبو محمد عبد الله بن الحسین الصالح ، عن محمد بن على الاعرج ، عن محمد بن الحسین ابن عبد الوهاب ، عن علی بن الحسین ، عن الربیع بن یزید الرقاشی ، عن أنس قال : قال رسول الله : إذا كان یوم القیامة ینادون علی بن أبی طالب بسبعة اسماء : یا صدیق ، یا دال ، یا عابد ، یا هادی ، یا مه
✨ ترک «بسم الله الرحمن الرحیم» ✨
عبدالله بن یحیى بر امیرالمؤمنین علیه السلام وارد شد، صندلى "کرسى" در برابر آن حضرت بود، حضرت امر  فرمود که بر آن کرسى بنشیند؛ عبدالله نشست، چیزى نگذشت که چیزى بر سرش افتاد و سرش شکست و خون جارى گشت.
حضرت امر فرمود آب آوردند و خون سرش را شستشو داد و فرمود: نزدیک شو به من؛آنگاه دست بر شکاف سرش گذارد، در حالى که عبدالله سخت بى تابى مى کرد، جراحت سر را به هم آورد و بهبود پذیرفت، گویا شکستگى پدید نگشته بود؛ پس از آن
با چه حالی رسانده ام خود رابه محرم به بزم یا زهراالسلام علیک یا مظلوم
السلام علیک یا مولا
در فراق امام خوبی ها
پای روضه همیشه بی تابم
روز روشن تو را نمی بینم
در فراقت چگونه می خوابم
گریه با من نبود می مردم
اشک روضه مرا نجاتم داد
اربعین سال قبل آقا
اشک روضه مرا براتم داد
شب اول بیا و طوفان کن
بعد سقا چگونه بلوا شد
با زبان رقیه می خوانی
سر یک گوشواره دعوا شد
...
دختر حرمله چه مغرور است
به من از روی بام دف تکان می داد
او خبردار شده یتیم شدم
پدرش را به
سال‌ها می‌گذرد و طعم خوش روضه همچنان پای دندانم است. به همین خاطر محرم را دوست دارم و مرور خاطراتش را بر خیلی از چیزها ترجیح می‌دهم.»
کتاب حاوی قصه‌هایی از خاطرات اصحاب روضه است که سه فصل دارد. فصل اول درباره خدای تعالی و حضرات معصومین، فصل دوم درباره عالمان دینی و فصل سوم درباره شهدا، پیر غلامان و هنرمندان است.
از فکر درباره اینکه اون بنده خدا گفت شما خیلی عجیب و غریبید چون گفتم خواب ابوعلی جبائی و ابولحسن اشعری دیدم پرت شدم به این قسمت روضه که: مگه یادم میره من بودم و یه دل مضطر...
قبلاً فلسفه و عرفان رو خیلی دوست داشتم به مثال علاقه طفل به پستان مادر ولی انسان که بخواد رشد باید علایقش هم رشد کنه که شاید چون رشد می‌کنه، علایقش رشد می‌کنه و یا بالعکس که حرفی در این نداریم.
الان می‌خوام روضه‌خوان بشم و اینکه تو روضه کارم تموم بشه، همین.
بگذریم آقا..‌‌
حاج حسن ،گوشه آبدار خانه هیئت دست بر پیشانی بلند و پینه بسته اش می کوبد و با خودش  زمزمه میکند:
(توی هیئت پیر شدم آقا..از روضه ت سیر نشدم آقا)
 
چندسالی هست که تو اینستا منتظرم تا یک متن بگذارد و ساعت ها بخوانمش و هر بار زیر یک جمله اش خط بکشم.من بهش
میگم دکی طلبه.یک آدم ساده و اونقدر خودمانی که نه شبیه دکترها هست با اون رورپوش سفید و من میدانم هایش،نه شبیه
طلبه هاست با کلی کتاب زیر بغل و سری پایین که هر لحظه با خودت میگویی الان مستقیم میرود توی دی
بسم رب الحسین علیه السلام
روز تاسوعا بعد از پذیرایی مجلس عمویتان و جابه جایی آن سینی های بزرگ به خانه که رسیدم...
گلویم سخت درد گرفت حالم ازین رو به آن رو شد تب و لرز سردرد ...
اما خودم را به مراسم شب عاشورای پدرتان رساندم ...میدانید آقا از اول محرم با خودم گفتم اشک هایی که در مجلس ابی عبدالله بریزد فقط و فقط باید برای حسین و فرزندان و اهل و عیالش باشد و بس...
نباید ذره ای بخاطر غم های خودم اشک بریزم
و همین هم شد الحمدلله در مراسم فقط حسین بود که جلو چ
 
باسمه تعالیخاندان پیامبر اسلامعبداللهغزل۲
کرد جد مصطفی ، عهد و قراری با خداگر دهی ما را پسر، از ده کنم یک را فدا
می کنم قربانی یزدان، تنی از ده نفرگر شوم من صاحب اولاد ، ای ما را شفا
نذر جد مصطفی گردد محقق سوی حقصاحب فرزند می گردد،به اذن حق ورا
می زند قرعه کدامین دلبرش گردد هلاکمی شود قرعه به نام باب و جان مصطفی
باب احمد می شود نامش برون نه مرتبهبار آخر قرعه بر اشتر فتد ، در ماجرا
چون که عبدالله باشد، صاحب عز و مقاممی شود صد اشتری قربانی و جان
باسمه تعالیخاندان پیامبر اسلامعبداللهغزل۲کرد جد مصطفی ، عهد و قراری با خداگر دهی ما را پسر، از ده کنم یک را فدامی کنم قربانی یزدان، تنی از ده نفرگر شوم من صاحب اولاد ، ای ما را شفانذر جد مصطفی گردد محقق سوی حقصاحب فرزند می گردد،به اذن حق ورامی زند قرعه کدامین دلبرش گردد هلاکمی شود قرعه به نام باب و جان مصطفیباب احمد می شود نامش برون نه مرتبهبار آخر قرعه بر اشتر فتد در ماجراچون که عبدالله باشد، صاحب عز و مقاممی شود صد اشتری قربانی و جانش رهاس
کربلایی امیر کرمانشاهی
#شور
میگن روضه دلمردگیه
میگن گریه افسردگیه
نمیدونن خبر ندارن
حسین آغاز زندگیه
اتفاقا روضه نور میده دلارو
اتفاقا گریه میبره دلا رو
اتفاقا حسین زنده کرده ما رو
ما پای همین پرچم
دلخوش به تولاییم
با گریه ی بر ارباب
ما فاتح دنیاییم
لا یطفئ و نور الله، نور ابا عبدالله(3)
جهت مشاهده ادامه متن روی ادامه مطلب کلیک کنید
ادامه مطلب
مامان بزرگ یه شبکه رادیویی پیدا کرده رادیو محرم ...
صبح که از خواب بیدار میشه ...تلویزیونو میذاره رو حالت رادیو ...
کسی دست به کنترل بزنه با تیر میزنش ...
از صبح تا شب روضه میخونه ...و مامان بزرگ گریه ...مامان گریه ...
من دیگه مهاجرت کردم طبقه بالامون ...
نمیخوام روضه بشنوم خو ...
قصی القلب میکنه ادمو روضه زیادی ...علاوه بر اینکه صدای گریه مردها رو مخمه ....بدجووووور ...۲۴ ساعته روضه بخونه یکی!!! آدم دیوونه میشه خب !
خلاصه اینکه گفتم سرجدتون بیاین اول محرمی یه
 
کاش مداح های روضه ها یاد بگیرند که برای پر شور نشون دادن روضه هاشون الکی اسم مادر یا پدر رو وسط نکشن !!
مثلا میاد میگه :
اونایی که مامانشون پیش شون نیست ! اونایی که نازتون دیگه خریدار نداره ! یه مادر بود نازتون رو میخرید / یه پدر بود میخرید 
الان میفهمین بی مادر و  بی پدر بودن چه دردیه و بهمان و بیسانه :|
یا درد بی مادری و بی پدری رو حس نکردی !! یا خیلی بی رحمی هر بار اشک یه جماعت عزادار
حسین رو به خاطر این مورد نه عزاداری حسینی در میاری !! ( بماند من
امامزاده
عبدالله یکی از امامزادگان شاخص ایران است که در شهر آمل، روستای اسکوه
محله قرار دارد. در بازسازی آستان مبارک امامزاده عبدالله، امکانات رفاهی
مناسبی برای زائران از جمله زائرسراها در محوطه‌ی آن ساخته شده است.
ادامه مطلب
یادم به اون روزایی افتاد که
دنبالت گریه میکردم
که منم باخودت روضه ببری....
حتما علی لای لای هایی که خوندی
و توشکمت بودم
منو عاشقِ روضه و مجلسِ گریه کرد...
الان حسرت همون پابرهنه دنبالت دویدن هارو میخورم...
درست همون لحظه ها که زمین میخوردم
تا منو باخودت ببری...
کاش بودی تا باهم روضه بریم
کاش بودی تا مغرب ها نمازجماعت بریم
کاش بودی سحرهای رمضون خودت بیدارمون کنی
کاش تکرار بشه اون روزا...
#از کودکی_ زمین _خورده ات _شدم_یاحسین
#فاصله های _لعنتی
هزار سال دیگر هم که بگذرد
هزار ضریح مطلا هم که برایت بسازند
ما باز هم برای کهنه پیراهنی که از تو دریغ شد، گریه می‌کنیم.
+مردهای خانه عازم تواند و باز من جاماندم...
+از ما جامانده‌ها چه بر می‌آید جز اینکه دور هم بنشینیم به روضه خوانی و اشک...
+الحمدلله علی کل نعمه
+المستغاث بک یا صاحب الزمان
پیش زمینه ارباب و غلام
شب اول محرم 98
هیئت روضه العباس تهران
حسین سیب سرخی
پدرم خادم دربار حسین
 
 
(متن و سبک این زمینه زیبا رو در ادامه مطلب ببینید ... کربلا نصیبتون)
 
 
 
 
 
متن مداحی:
 
 
پدرم خادم دربار حسین
مادرم هست عزادار حسین
هر کسی هست طرفدار کسی
پسرم هست هوادار حسین
 
من از اون روز که دربند تو ام ، آزادم آزادم
چه کنم حرف دگر یاد نداد ، استادم استادم
 
ماه تویی راه تویی 
ابی عبدالله
عشق دلخواه تویی
ابی عبدالله
حضرت شاه تویی
ابی عبدالله
 
 
 
هنوز دردها یادم نرفته است.
هنوز روضه‌ی حضرت زهرا که می‌شنوم،
یادم می‌آید به تلخی، که برایم روضه خواندی و
چند روز بعد سیلی تو بر صورتم...
هنوز یادم نرفته است قدرت دست‌هایت را روزها پس از دیگری.
 
 
#نه_به_خشونت_علیه_زنان
فاطمه، سر منشأ اذکارِ اهل بیتی استروضه هایش رحمت سرشارِ اهل بیتی استآن قدر نامش بها دارد میان شاعراننام زهرا، زینتِ اشعار اهل بیتی استهر که می خواهد چنان "سلمان" شود، "مِنّا" شودحب زهرا، برترین کردار اهل بیتی استمهر زهرا را علی در سینه ی ما ریختهدل نگو این سینه ها، بازار اهل بیتی استاین که بر همسایه می بخشید نان خانه راگوشه ای از رحمتِ رفتار اهل بیتی استحاج قاسم را که دیدی سوخت پای رهبرشفاطمه، الگوی این سردارِ اهل بیتی استگریه بر زهرای مرضی
فاطمه، سر منشأ اذکارِ اهل بیتی استروضه هایش رحمت سرشارِ اهل بیتی استآن قدر نامش بها دارد میان شاعراننام زهرا، زینتِ اشعار اهل بیتی استهر که می خواهد چنان "سلمان" شود، "مِنّا" شودحب زهرا، برترین کردار اهل بیتی استمهر زهرا را علی در سینه ی ما ریختهدل نگو این سینه ها، بازار اهل بیتی استاین که بر همسایه می بخشید نان خانه راگوشه ای از رحمتِ رفتار اهل بیتی استحاج قاسم را که دیدی سوخت پای رهبرشفاطمه، الگوی این سردارِ اهل بیتی استگریه بر زهرای مرضی
ماه محرم در کلام امام رضا علیه السلام
شیخ صدوق رضوان الله علیه روایت کرده است:
حدثنا جعفر بن محمد بن مسرور رحمه الله ، قال: حدثنا الحسین بن محمد بن عامر ، عن عمه عبد الله بن عامر ، عن إبراهیم بن أبی محمود ، قال : قال الرضا علیه السلام : إن المحرم شهر كان أهل الجاهلیة یحرمون فیه القتال ، فاستحلت فیه دماؤنا ، وهتكت فیه حرمتنا ، وسبی فیه ذرارینا ونساؤنا ، وأضرمت النیران فی مضاربنا ، وانتهب ما فیها من ثقلنا ، ولم ترع لرسول الله صلى الله علیه وآله حر
عیبی زشت به نام عیب‌جویی از مردم
ابی سعید کوفی اهوازی قدس الله روحه الشریف روایت کرده است:
١- حدّثنا أبو الحسن علیُّ بن حاتم بن أبی حاتم، قال: أخبرنا الحسین بن سعید، عن حمّادِ بن عیسى، عن الحسین بن المختار، قال: حدّثنی بعضُ أصحابنا، عن أبی جعفر علیه السلام ، قال: «كَفى بِالمرءِ عیبا أن یُبصِرَ من عُیوبِ الناسِ ما یَعمى عنه من أمرِ نفسِه، أو یَعیبَ علَى الناسِ أمرا هو فیه، لا یَستَطیعُ التحوّلَ عنه إلى غیره، وأن یُؤذیَ جَلیسَه بِما لا یَعنیه
بسم رب الحسین علیه السلام
روز تاسوعا بعد از پذیرایی مجلس عمویتان و جابه جایی آن سینی های بزرگ به خانه که رسیدم...
گلویم سخت درد گرفت حالم ازین رو به آن رو شد تب و لرز سردرد ...
اما خودم را به مراسم شب عاشورای پدرتان رساندم ...میدانید آقا از اول محرم با خودم گفتم اشک هایی که در مجلس ابی عبدالله بریزد فقط و فقط باید برای حسین و فرزندان و اهل و عیالش باشد و بس...
نباید ذره ای بخاطر غم های خودم اشک بریزم
و همین هم شد الحمدلله در مراسم فقط حسین بود که جلو چ
خادم امام حسین علیه السلام...
▪️مرحوم آقاى همایونى در اوّل محرّم دوازده شب روضه داشتند و روضه شان بسیار با اخلاص و نورانى بود.
▪️مرحوم حضرت آیةالله انصارى رضوان الله علیه تا وقتى در قید حیات بودند در این روضه شرکت میکردند.
▪️ایشان مى گفتند: یک سال نزدیک ایام روضه رفتم روضه خوان را دعوت کنم. منزلشان در کوچه اى بود که در میان آن پیچى قرار داشت. وارد کوچه شدم و از پیچ که عبور کردم دیدم سگ درنده بزرگى نشسته است.
▪️آن سگ معروف بود و آن قدر قوى بود
هو
 
روضه‌ی عاشورای امسال جان‌‌کاه‌تر از تصورم بود. آن‌قدر که نیمی از روضه را از خود بی خود شده بودم و فقط فریاد بود و شیون. آن هم نه فقط من، تمام آن‌هایی که از ابتدای روضه دل داده بودند به سرایش غمبار نوحه‌خوان. امسال همه چیز خیلی روضه‌تر از هر سال بود، همه‌ی روضه‌ها، زمینه‌‌ها، حتی شورها... از همان شب اول که بیش‌تر صلابت است و دلتنگی عزای حسین. امسال که عجیب‌تر از هر سال دل‌ سنگ ما در روضه زیر و رو می‌شد. امسال عصر عاشورا از همیشه جان‌
{از عاشورا تا ظهور - شماره 39}
 
وقتی قرآن، روضه خوانی می کند...
 
سعد بن عبدالله میگوید: با احمد بن إسحاق خدمت امام عسکری علیه السلام رسیدیم. سؤالاتی داشتم، امام فرمودند: از نورِ چشمم بپرس [و به حضرت مهدی اشاره نمودند]. پس از چند سؤال، پرسیدم: مُراد از تأویلِ «کهیعص» - که در قرآن آمده - چیست؟
حضرت مهدی علیه السلام فرمودند:
«کاف» اسمِ کربلا و
«هاء» اشاره به هلاکت،
«یاء» یزید است که بر حسین ظلم نمود،
«عین» عطش حسین و یاران عزیز اوست و
«صاد» اشاره به
السلام علیک یا ابا عبدالله
▪️باز محرم رسید، ماه عزای حسین؛
سینه‌ی ما می‌شود، کرب و بلای حسین
 
▪️کاش که ترکم شود غفلت و جرم و گناه
تا که بگیرم صفا، من ز صفای حسین سبک کیوکوشین کان کاراته استان همدان فرا رسیدن  ایام محرم و شهادت سیدالشهدا را ه دوستدارن این حضرت تسلیت عرض مینمایید.
سلام علیکم
امروز با خواهرم به نیت همراهی با پیاده رو های اربعین از خونشون تا شهدای گمنام نزدیک خونشون پیاده رفتیم و زیارت عاشورا خوندیم و تو راه مداحی گذاشتیم و اومدیم .چند وقتی هست که براشون یادمان درست کردن. فکر کردم به تازگی اومدن . اونجا فهمیدم پنج ساله که اینجان و من بارها از کنارشون رد شدم . شرمنده شدم . انگار باید حتما اون یادمان با سقف طلایی می بود که بیام چون تو مرور ذهنیم میدونستم انگار اینجا هستن
امروز زنگ زدم روضه خون دعوت کنم . هنوز
عاقبت دوستی و دشمنی با امیر المومنین علیه السلام در کلام رسول خدا صلی الله علیه و آله
شیخ مفید رضوان الله علیه روایت کرده است:
٧- قال: أخبرنی أبو الحسن علی بن محمد بن خالد المیثمی قال: حدثنا أبو بكر محمد بن الحسین بن المستنیر [ قال: حدثنا الحسین بن محمد بن الحسین بن مصعب ] قال: حدثنا عباد بن یعقوب قال: حدثنا أبو عبد الرحمن المسعودی، عن كثیر النواء، عن أبی مریم الخولانی، عن مالك بن ضمرة، قال: قال أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السلام: أخذ رسول
ای آنکه قبرت بی چراغ و سایبان استروضه نمی خواهی؛ مزارت روضه خوان استگلدسته ات سنگی ست، روی تربت توگنبد نداری...گنبد تو آسمان است
شهادت جانگداز بنیان‌گذار نهضت علمی علوی و شکافنده علوم الهی، حضرت امام محمد باقر علیه‌السلام تسلیت باد. 
 
خاطره ای از سید رضا علیزاده از ذاکرین اهل بیت از شهید مدافع حرم حسین محرابی
: او گفت: یک روز به بهشت رضا رفته بودم در کنار مزار شهید مدافع حرم رضا اسماعیلی خلوت کرده بودم. شهید حسین محرابی کنارم آمد و دستم را گرفت و گفت بیا. گفتم کجا؟ گفت بیا یک روضه حضرت رقیه(س) برام بخون . گفتم شما برو من میام. یک ربع منتظرم شد تا رفتم پیشش. خانواده شهید محرابی هم اونجا حضور داشتند. کنارش نشستم. گفت برام روضه حضرت رقیه(س) را بخون. گفتم کدوم روضه ایشان را بخونم. گف
تو ذهن من و شاید تو ذهن خیلیای دیگه، اسم آقاجون با چایی روضه گره خورده. انگار این دو تا اسم یه معیت و همراهی خاصی با هم دارن. 
از وقتی یادم میاد - فرقی نمی‌کرد کجای تهران و چه ساعتی از روز و شب - بساط چایی روضه با آقاجون بود. از روضه عارف‌نظر و علامه‌ی مداح تو خیابون ایران و خونه‌ی غنی‌پور تو بهارستان، تا قلهک و نیاوران و کلی جای دیگه، همیشه بساط چای روضه رو آقاجون اداره می‌کرد. 
صبح زود از خونه می‌زد بیرون تا وقتی گریه کنای حضرت میان برای جلس
 
 
﷽.مداح بود.تمام روضه‌ها را از بَر بود.انگار قسمت بود که همه روضه را از بر باشد؛ روزی به کارش می‌آمد!مخصوصا روضه علی اکبر(ع)مخصوصا اربا اربامخصوصا کمر خمیدهمخصوصا عبا و تن چاک چاک__________.ماشین که منفجر شد، همه مات و مبهوت مانده بودند.همین دو دقیقه‌ی قبل #روح‌الله به رویشان لبخند زده و گفته بود:«اگر خدا بخواد همینجا، همین جلوی مقر شهادت رو روزیم می‌کنه»حالا چطور می‌توانستند باور کنند ماشینی که جلوی چشمانشان می‌سوزد، قتلگاه رفقایشان اس
دانلود آهنگ بستکی مریم نازی نازی از عبدالله صادقی
دانلود آهنگ بستکی مریم نازی نازی از عبدالله صادقیدانلود آهنگ ایرانی عبدالله صادقی مریم نازی نازی با لینک مستقیم و متن آهنگ
دانلود آهنگ جدید از رسانه موزیکال با کیفیت های ۳۲۰ و ۱۲۸
Download New By Abdollah Sadeghi – Maryam Az Mozical
 
 خودش خیلی وقت ها با صدای گرفته هم روضه میخواند فکر این را نمی کرد که ممکن است بگویند چقدر صدایش بد است. می گفت الان وظیفه ام روضه خواندن است حتی با صدای گرفته. آخر روضه هم نصیحت می کرد : "رفیق نکنه جا بمونی! نکنه ارباب تو رو نخره! نکنه روسیاه بشی! اگه نخره آبروت میره." داداش حالا که ارباب تو رو خرید و ما جاموندیم، یه کاری کن آقا مارو هم بخره... امشب شب جمعه که میری پیش ارباب سفارش مارو هم بکن.. بگو آقا ما رو بخره.. شهید مدافع حرم محمد حسین محمدخانی
 @
فضیلت زیارت امام رضا علیه السلام (به روایت اهل سنت عمری)
جوینی از علمای بزرگ اهل سنت عمری روایت کرده است:
٤٦٧- أنبأنی الشیخ كمال الدین علیّ بن محمد بن محمد بن محمد بن وضّاح الشهربانی، أنبأنا مؤرخ بغداد الإمام محبّ الدین محمد بن محمود بن الحسین بن النجار إجازة، قال: أنبأنا الإمام أبو الفتوح ناصر بن أبی المكارم المطرّزی إجازة، أنبأنا الإمام أخطب خوارزم أبو المؤیّد الموفّق بن أحمد المكی، ثم الخوارزمی، قال: أخبرنی الشیخ الزاهد الحافظ أبو الحس
دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی _ فاطمیه اول ۹۸
فاطمه، سر منشأ اذکارِ اهل بیتی استروضه هایش رحمت سرشارِ اهل بیتی استآن قدر نامش بها دارد میان شاعراننام زهرا، زینتِ اشعار اهل بیتی استهر که می خواهد چنان "سلمان" شود، "مِنّا" شودحب زهرا، برترین کردار اهل بیتی استمهر زهرا را علی در سینه ی ما ریختهدل نگو این سینه ها، بازار اهل بیتی استاین که بر همسایه می بخشید نان خانه راگوشه ای از رحمتِ رفتار اهل بیتی استحاج قاسم را که دیدی سوخت پای رهب
 
به سر سربند یازهرا به دستم بیرق سقا به لب ذکر دعا دارمبه خون دل رفیقانم رهاگشتند وحیرانم هوای کربلا دارمگریه کن عزای تو دل گشته مبتلای توآقای غیرت وادب دلها همه فدای توارباب حسین ارباب حسین ارباب حسین ارباب حسین (2)دل سردم به خون خفته غم عشق ترا گفته ببین از دیده خون بارمشکسته بال و پر ماندم غم عشق ترا خواندم هوای کربلا دارمدلتنگ روضه هات منم عمریه مبتلات منمکاشکی بگن که اربعین راهی کربلا منمارباب حسین ارباب حسین ارباب حسین ارباب حسین (2)دل
سهمیه بندی؛ روایت آزاده عبدالله قادرییکی از حیله های دشمن برای اذیت و آزار ما این بود که سهمیه آب را آن قدر کم می کردند تا قادر به وضو گرفتن و انجام طهارت نباشیم. عراقیها ما را – که حدود 150 نفر بودیم – از ساعت 4:30 بعد از ظهر تا 8 صبح روز بعد در داخل آسایشگاه حبس می کردند و برای این تعداد، تنها 6-5 حلب آب در نظر می گرفتند. به همین دلیل ما آب را سهمیه بندی می کردیم تا با مشکلات کمتری مواجه شویم.
: اسرا، روزگار ظلمانی دوران اسارت را تنها با یاد خدا سپری
                  
 
دانلود تلاوت زیبای سوره توبه با صدای عبدالله خلف . در این قسمت ما زیباترین تلاوت عبدالله الخلف از سوره توبه را برای شما آماده کرده ایم . 
حجم فایل : 37mb
لینک دانلود مستقیم :
https://drive.google.com/open?id=1cBNHlGrsUmGyG3HAs4En0ZT9qff9EgEO
تلاوتهای دیگر در : http://downloadbartar.blog.ir/category/قرآن/
دل با معرفت یعنی بفهمی درد مولا رابدانی علت غیبت چه صغری و چه کبری رادل با معرفت یعنی سراپا وقف دین باشیبسوزی پای این مکتب، بفهمی حرف زهرا راشهید بی نشان باشی دو تکه استخوان باشیبه راه او دهی جان و سر و دست و تن و پا رارسیده یک شهید اینجا، شب شش ماهه مولاتو امشب روضه خوانی کن، بخوان تو روضه ما رالب اصغر به هم خورد و دعای مادرش این بودعمو می آورد حتماً تمام آب دریا را

با تغییرات
دل با معرفت یعنی بفهمی درد مولا رابدانی علت غیبت چه صغری و چه کبری ر
ای اهل حرم میر و علم ‌دار نیامد
تصویر با کیفیت از ورودی روضه منوره حرم حضرت ابوالفضل (ع)
این تصویر با فرمت JPEG در سایز 868×1580 پیکسل بصورت فایل فشرده شده قرار داده شده است.قابل ذکر است این تصویر با کیفیت مناسب قرار گرفتن به عنوان پس زمینه کامپیوتر شما مى باشد.
سایز : 577 کیلوبایت

دانلود تصویر با کیفیت از ورودی روضه منوره حرم حضرت ابوالفضل (ع)
سلام
شاید خنده دار باشه تو قم باشی و این رو بگی, 
اما دلم یه روضه ی خونگی می خواد!
یه چای روضه...
یه غذای نذری...
دلم برای خونمون و محلمون و مجلس های کوچیک خونگی اش تنگ شده! اون موقع که داشتمشون قدر نمی دونستم!
+ چند شب پیش خواهرم از مسجدشون غذا آورده بود، یه بشقاب برامون داد، اما شب بعد  که غذا آورد، من  نادون، دیدم بچه ها عدس پلو نمی خورن پسش دادم، که حروم نشه... با اینکه خودم دلم می خواست! :((((
+ یه مدت کامنت ها رو بستم، دلخور نشین لطفا! شاید خلوت حالم
قطره‌ای از مناقب معصومین علیهم السلام در کلام رسول خدا صلی الله علیه و آله
ابن شاذان قمی رضوان الله علیه روایت کرده است:
حدثنی محمد بن عبد الله بن عبیدالله بن مرة رحمه الله قال : حدثنا عبد الله بن محمد البغوی قال : حدثنی علی بن الجعد ، قال : حدثنی أحمد بن وهب بن منصور ، قال : حدثنی أبو قبیصة شریح بن محمد العنبری ، قال : حدثنی نافع ، عن عبد الله بن عمر ابن الخطاب قال : قال رسول الله صلى الله علیه‌ وآله لعلی بن أبی طالب علیهما السلام : یا علی أنا نذیر
سکوت بعد از روضه از چایی اش شیرین تر است. چند لحظه بین تمام شدن روضه و شروع دعای بعد از آن. زن ها هنوز زیر چادر گریه می کردند. مردها آن طرف هنوز روی پایشان می زدند و یا حسین های خفه ای می گفتند.
 
+ رست خیز (کآشوب 2) - دبیر مجموعه: نفیسه مرشدزاده
بوی خوش تربت امام حسین علیه السلام (به اعتراف اهل تسنن)
ابن کثیر دمشقی از علمای بزرگ اهل تسنن می‌نویسد:
وذكر هشام بن الكلبی أن الماء لما أجری على قبر الحسین لیمحی أثره نضب الماء بعد أربعین یوما، فجاء أعرابی من بنی أسد فجعل یأخذ قبضة قبضة ویشمها حتى وقع على قبر الحسین فبكى وقال: بأبی أنت وأمی، ما كان أطیبك وأطیب تربتك ثم أنشأ یقول: أرادوا لیخفوا قبره عن عدوه فطیب تراب القبر دل على القبر .
هشام بن الکلبی می‌گوید: چهل روز آب را به سوی قبر [آقا اما
 
محمد ابراهیم خان معمار باشی ملقب به وزیر نظام مردی زیرک بود و مدتی حکومت تهران را بر عهده داشت. در طول مدت حکومتش شهر تهران در نهایت نظم و آرامش بود.روزی یکی به وزیر نظام شکایت کرد که چون عازم زیارت مشهد بودم، خانه ام را برای نگهداری به فلان روضه خوان دادم.اکنون که مراجعت کردم مرا به خانه راه نمیدهد و میگوید که من متصرفم و تصرف قاطع ترین دلیل مالکیت است.وزیر نظام بر صحت ادعای شاکی یقین حاصل کرد و روضه خوان غاصب را احضار نمود تا اسناد مالکیت ر
 
بنال ای دل نوا دارد رقیه/به هر دردی دوا دارد رقیهمرض او را ز پا انداخت ،امّا/مریضان را شفا دارد رقیهالسلام علیک یا رقیه
مراسم روضه اباعبدالله
با نوای کربلاییانبهنام زارععلیرضا دهقانیهرشب از ساعت 19:30مجمع عاشقان ثامن الائمهمبلغ مجلس اهلبیت باشیم
شب قدر مداح به مردم می گفت مسجد هزینه دارد روحانی مسجد خرج دارد خادم مسجد خرج دارد آب و برق و گاز مسجد هزینه دارد خواهشمندم فطریه روزه خود رابه این مسجد کمک کنید .
دراین حال خادم مسجد که خیلی از این حرف مداح ناراحت شده بود از انتهای مجلس داد زد ؛لامصب فقط خادم وروحانی خرج دارند چرا مداح رو نمی گی یعنی خودت خرج نداری؟همه مردم خندیدند ومداح که حسابی ضایع شده بود گفت یک صلوات بفرستید وشروع کرد به خواندن روضه .مجلس حسابی گرم شده بود یک خانوم به شدت
اشرف غنی گفت امور کشور با حکومت "دو سره" پیش نمی‌رود؛ او به رقیب انتخاباتی‌اش، عبدالله عبدالله که او هم همانند آقای غنی خود را رئیس جمهور افغانستان می‌داند، پیشنهاد کرد ریاست "شورای عالی صلح" را به عهده بگیرد.
آقای غنی گفت این پُست می‌تواند پروتکل معاونت رئیس‌جمهور را داشته باشد و بودجه، امکانات و شیوه تصمیم‌گیری این مقام قابل بحث است و او "انعطاف کامل" دارد.
آقای غنی در دیدار با رئیس و شماری از اعضای مجلس نمایندگان افغانستان همچنین گفت ه
#حدیث_مهدوی 
امام صادق(ع)
«عبدالله بن منصور بجلی می گوید: از محضر امام صادق (علیه‌السلام) پرسیدم: نام سفیانی چیست؟ فرمود:- «و ما تصنع باسمه اذا ملک کور الشام الخمس: دمشق و حمص، و فلسطین، و الاردن، و قنسرین، فتوقعوا عند ذلک فرجا».- «ترا با نام او چه کار؟ هنگامی که پنج ناحیه ی شام را بگیرد: دمشق، حمص، فلسطین، اردن و قنسرین را، پس منتظر فرج باشید».عبدالله بن منصور پرسید: آیا نه ماه سلطنت می کند؟ فرمود:- «نه، بلکه هشت ماه حتی یک روز هم از هشت ماه تجاوز
*سحرنوشت ۶*آسمان بوسه زد به روی دلتربنا آتنا سبوی دلتیاد تو از خیال شهر گذشتمست شد کوچه‌ها به بوی دلتاستخاره زدم به چشمانتتا شوم گرم گفتگوی دلتکنج خانه، دخیل سجاده ستعاشقت غرق جست و جوی دلتاشهد انک خدای منیاشهدُ روی من به سوی دلتتشنگی در دلم زبان واکردروضه ای خواند با گلوی دلتروضه تا سمت علقمه پیچیدمشکی افتاد روبروی دلت با خودش گفت با غم بسیار:نرود کاش آبروی دلت!بغض سنگین توست باران شدمن بمیرم، چه هاست توی دلت!به خودت میدهم قسم شایدبپذیری
وقتی که می خرد دل ما را امام عشقپاسخ دهد ز خون گلویش سلام عشقنامش تبرکی است به جان های مبتلابا خون نوشته بر سر دلها کلام عشقجان و سر و وجود عزیز و پسر دهدتا ثبت و جاودانه شود این پیام عشقاین بیرقی که بر سر عالم نهاده استاین مکتب حسین علی با قیام عشقبرخیز تا به روضه ی او گریه ها کنیمسینه زنیم در غم او با مرام عشقسرباختن به راه خدا از مرام اوستدر خون نوشته حرف ورا اختتام عشقدر روضه اش ز عالم امکان فرا رویموقتی که می خرد دل ما را امام عشق
خدا را شکر امسال قسمت شد و در پیاده‌روی اربعین شرکت کردیم.
دو زوج بودیم. من و بانو به همراه دوستش و همسرش. من با آن‌هایی که می‌گویند پیاده‌روی اربعین جای خانم‌ها نیست مخالفم. مسلما همراهی با یک خانم در طول مسیر سختی‌های خاص خودش را دارد اما نمی‌شود گفت این سختی‌ها بد است یا نباید باشد. اتفاقا خوب است. بعضی چیزها را برای انسان ملموس‌تر می‌کند. به هرحال خانم‌ها تاب و توان کم‌تری از لحاظ جسمی دارند و این طبیعی است.
وقتی کم‌کم پاها شروع کند
#حدیث_مهدوی
امام محمد باقر

«عبدالله بن عطا می گوید: به خدمت امام باقر علیه‌السلام شرفیاب شدم و عرض کردم: شیعیان شما در عراق بسیار فراوانند و در میان اهل بیت پیامبر کسی همانند شما نیست. فرمود: ای عبدالله! سخنان اراذل و اوباش را در مغز خود وارد کرده ای، به خدا سوگند صاحب شما من نیستم. پرسیدم:پس صاحب ما چه کسی است؟ فرمود:-«انظر من یخفی علی الناس ولادته فهو صاحبکم».-«نگاه کن، کسی که ولادتش بر مردم پوشیده بماند او صاحب شماست».
اعلام الوری/ ص402
اینا حرفاییه که به یکی از دوستام گفتم؛
پیچک:یه چیزی بگم...
درسته که غم دارم ولی نمیدونی چه قدر دلم روشنه.
یه جور غم پویا
از جنس هوای خنکی که وقتی از روضه امام حسین علیه السلام بیرون میای وارد سینه ت میشه.
هنوز اشکت خشک نشده
جاش خنک میشه و دلت سبک
خیلی دلم سبک و روشنه
هرچند هی بغض میکنم و اشک توی چشمم میاد و میگم قتل الله قوماً قتلوک
 
 
 
هرچی دقت میکنم میبینم جنس غم حضرت آقا هم هرچند خیلی عظیم و سخته ولی از همین جنسه. چون وسعت دل ولی خدا به وسعت دل
بسم الله الرحمن الرحیم ...
من ناامید نشدم از در خونتون آقا ، به ۲۴ ساعت نکشید مجوز جور شد ... چیکار میکنید با دلمون آقا ؟
کسی که دوس داره بچه داشته باشه ، کسی که عاشق بچه ست ، روضه ی علی اصغر چه میکنه باهاش؟ این روضه منو میکشه آخر... آخ فقط برسم به کربلات... اینو گوش بدم تو کربلات آقا ...
دریافتحجم: 3.34 مگابایت 
علت نامگذاری حضرت زهرا سلام الله علیها به فاطمه (به روایت اهل سنت عمری)
جوینی و حاکم نیشابوری از علمای بزرگ اهل سنت عمری روایت کرده‌اند:
و أخبرنی المشایخ إمام الدین یحیى بن الحسین بن عبد الكریم، و بدر الدین محمد بن عبد الرزاق بن أبی بكر، و نجم الدین عبد الغفّار بن عبد الكریم بن عبد الغفّار، و الشیخ علاء الدین محمد بن أبی بكر ابن محمد الطاوسی و أحمد بن محمد ابن محمد بن مذكویه رحمهم اللّه إجازة بروایتهم عن الإمام عزّ الدین عبد الرحمن ابن المعا
برای دسترسی به مطالب بر روی هر عنوان با بخش کلیک کنید.
عبداللّه های سه گانه در آخرالزّمان (بخش1)
عبداللّه های سه گانه در آخرالزّمان (بخش2)
عبداللّه های سه گانه در آخرالزّمان (بخش3)
عبداللّه های سه گانه در آخرالزّمان (بخش4)
عبداللّه های سه گانه در آخرالزّمان (بخش5)
عبداللّه های سه گانه در آخرالزّمان (بخش6)
عبداللّه های سه گانه در آخرالزّمان (بخش7)
عبداللّه های سه گانه در آخرالزّمان (بخش8)
عبداللّه های سه گانه در آخرالزّمان (بخش9)
#پویش_روضه_خانوادگی
با خانواده نوکر این خانواده ایم.
حیات قلب در گریه است.و آن « قتیل العَبرات » کشته شدتا ما بگرییم وخورشید عشق را به دیار مرده قلب هایمان دعوت کنیمو برف ها آب شوند و فصل انجماد سپری شود" و تنها علاج از مسیر روضه می گذرد. این روزها در هر خانه ای مشعلی برای ارتباط با امام روشن می شود اگر تا قبلا هیئت خط مقدم برای بکا بر امام بود امروز در این شرایط حساس خانه هایمان را حسینیه می کنیم و در سر سفره روضه؛ امام را می خوانیم و می خواهیم و
سید عبدالله حسینی هم به عرصه انتخابات وارد شد:small_blue_diamond:پیش از این عبدالله حسینی از سوی هیئت اجرایی و هیئت نظارت استان و هیئت مرکزی نظارت بر انتخابات #ردصلاحیت شده بود و پس از بررسی نهایی امروز که تنها کمتر از ۳ روز مانده به روز انتخابات صلاحیت وی تایید شد.:small_blue_diamond:حال باید دید که او وارد این عرصه خواهد شد یا انصراف خود را اعلام‌ میکند.+ اینطور پیش بریم باید منتظر عزت یوسفیان هم باشیم...
 
شهادتی که «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» را تجسم بخشید/ جمله‌ای از امام خامنه‌ای که مرهم دل پدر شهید حدادیان شد
«فرهاد حدادیان» پدر شهید امنیت، «محمدحسین حدادیان» با بیان نحوه شهادت فرزندش توسط دراویش شورشی، گویی که روضه شهادت امام حسین (ع) را خوانده باشد، به حدیث معروف «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» عینیت بخشید.
کد خبر: ۳۷۳۳۹۳
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۳۹۸ - ۰۴:۲۱ - 09December 2019
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، این‌روز‌ها حرف از شهیدی اس
کوتاه شدن زمان پادشاهی بنی عبّاس پس از مرگ عبدالله عبّاسی
ابو بَصِیر گفت که شنیدم ابو عبدالله -صادق-(علیه السّلام) می فرمود:
کسی برای من مرگ عبدالله را گردن بگیرد، برای او قائم را گردن می گیرم. سپس فرمود: هر گاه عبدالله بمیرد، مردم پس از وی بر کسی گرد نمی آیند، و این پراکندگی اگر خدا بخاهد، جز با زمامدار شما به پایان نمی رسد، و پادشاهیِ سالیانه می رود، و پادشاهیِ ماهانه و روزانه می شود. گفتم: آن رویدادها به درازا خاهند کشید؟ فرمود: چنین نیست(1).
ب
هوالجابرسلام شهیدجابرداداشم...سلام روضه ی مجسم...چه قدردوروبرت روآدم گرفته بود...همه مشکی پوشیدنچقدرآروم خوابیده بودی...سرت رو شکستن..به پهلوت چاقوزدنتشنه کشتنت....یاصاحب الزمان...شبِ شهادتی چه دلی سوزوندی داداشاین اجرارومتوسل شده بودم به حضرت قاسم..بعید نیس چراکنارتابوتت همه روضه ایشون رو خوندن.آه فدای غیرت توقاسماذن شهادت ازمن گرفتی جان عموروموقع رفتن گرفتی،افتادی ازاسب باگونه برخاک...توروهم باصورت زدن زمین داداش جابرمچکارکردی اینطورخر
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
قسمتی از متن نوحه »
میگن روضه دلمردگیه میگن گریه افسردگیه …نمیدونن خبر ندارن حسین آغاز زندگیه  ♬♫♪اتفاقا روضه نور میده دلارو اتفاقا گریه میبره بلا رو …اتفاقا حسین زنده کرده ما رو ما پای همین پرچم  ♬♫♪دلخوش به تولاییم با گریه به ثارالله فاتح دنیاییم …
این سوز و آه و بکا لا تبرد ابدا میگن بسه غصه بسه غم  ♬♫♪میگن بازی شال و علم نمیدونن با روضه شدیم رها از زیر بار ستم …اتفاقا این غم باعث نشاطه اتفاقا این شال پرچم ح
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
قسمتی از متن نوحه »
میگن روضه دلمردگیه میگن گریه افسردگیه …نمیدونن خبر ندارن حسین آغاز زندگیه  ♬♫♪اتفاقا روضه نور میده دلارو اتفاقا گریه میبره بلا رو …اتفاقا حسین زنده کرده ما رو ما پای همین پرچم  ♬♫♪دلخوش به تولاییم با گریه به ثارالله فاتح دنیاییم …
این سوز و آه و بکا لا تبرد ابدا میگن بسه غصه بسه غم  ♬♫♪میگن بازی شال و علم نمیدونن با روضه شدیم رها از زیر بار ستم …اتفاقا این غم باعث نشاطه اتفاقا این شال پرچم ح
بسم الله الرحمن الرحیم قربة الی الله
سلام فقط خواستم یادآوری کنم که امشب شب سوم محرمِ. و از نود سالی که پیش بینی کردی، تازه چهار سالش گذشته. خواستم یادآوری کنم که پیش بینی‌ت برای شب سوم محرم درست از آب در نیومد، کاش اون نود سالی هم که گفتی درست از آب درنیاد. خواستم یادآوری کنم بیست و سه سحر بعد از چیزی که پیش بینی کردی پر کشیدی....ولی...پر کشیدی. دعا کن ما هم پر بکشیم. خواستم یادآوری کنم که من که میدونم چرا گفتی شب سوم...شب حضرت رقیه...، پس تو رو قسم
چراغها را که خاموش می‌کنند، زنها راحت‌ترند. می‌توانند چادر توی صورتشان بکشند و از گره‌های کور زندگی بلند بلند گریه کنند. می‌توانند غم‌هایشان را یکی یکی بهانه اشک کنند. می‌توانند بی مراعات بغل دستی زار بزنند و غصه‌های ریز و درشتشان را بچینند روبرویشان. این مال اول ماجراست. هر چه می‌گذرد صدای زنها بلندتر می‌شود و گریه‌هایشان جانسوزتر. لابلای صدای هق هق‌، «حسین جان» می‌گویند و پرشورترها «بمیرم برات». مداح که برای  اموات صاحب ا
عجیبه. می‌گن محبت از شناخت میاد، ولی می‌تونم قسم بخورم این محبت، این اشکی که سه روزه تموم نمی‌شه، این غمی که هر لحظه تازه‌تر می‌شه، این که امروز صبح فهمیدم نمی‌شه، باید پاشم برم تهران تو اون اقیانوس آدما یا غرق شم یا حداقل بتونم به جای گریه‌های بی‌صدای توی اتاق، با صدای بلند زار بزنم، اینا فقط از شناخت نمیاد. مگه من کلا چقدر از تو می‌دونستم یا همین الان می‌دونم سردار؟ اشکم بند نمیاد ولی... غصه‌م تموم نمی‌شه انگار...همهٔ روضه‌ها انگار ا
می‌خواستم لباس بپوشم که برویم فیضیه، مجلس حاج‌آقا میرباقری. فاطمه را زودتر آماده کرده بودم. دیشب تصمیم گرفتم امروز صبح جلسه‌ی خانگی‌اش را بروم اما خواب ماندم. به خودم دلداری دادم که شب هم در حرم منبر دارد و هم در فیضیه. جدای از سخنرانی، روضه خواندنش را دوست دارم. حاشیه نمی‌رود. ساده می‌خواند. روضه را کش نمی‌دهد. برای این‌که از ما اشک بگیرد اهل بیت را نیم ساعت به خاک و خون نمی‌کشد. خواستم قبل از پوشیدن مانتو وضو بگیرم که امدم توی هال و دیدم
روضه واشک و توسل میرساند تاخدا/گریه ام البنین دارد پیام از کربلا/شدمدینه شاهدی بر اشکهای فاطمه/در دفاع از ولایت آمده آن باصفا/گریه کرده بر ولایت برحسین سرجدا/باپیام فاطمیه روضه ام البنین/دین ماجانی گرفته باولایش بارها/دربقیع یادحسین وزینب وعباس بود/روزعاشورای دیگر در مدینه شد بپا/تسلیت گویم به مهدی هم به عباس علی/مادران برشهیدان رادهد صبروعطا/
شب های احیا در فراق تو گذر شد
عمرم تباه است و ز هجر تو سپر شد
ای روضه خوان و یوسف زهرا کجایی
آقا بیا روزم شب و شب هم سحر شد
از اول ماه خدا یاد تو هستم
اما چرا این ناله هایم بی اثر شد
آقا اجازه شب شب قدر است و روضه
از کوفه تا کرب و بلا خاکم به سر شد
مولای دین رفت و جسارت ها شروع شد
در سینه هاشان بغض مولا پر ثمر شد
اما امان از روضه ای که خون تو گریی
آقا اسارت رفت و زینب در خطر شد
بی تو چه سخت است از سر و سرنیزه گفتن
مولا بیا چون یک سه ساله در به در شد
طشت طل
بخشش ماه مبارک هرشبی را آرزوست/بنده مومن سحرها معرفت راجستجوست/در تکاپوی عبادت روضه رضوان طلب/وقت اخلاص وپرستش لحظه ای درکوی دوست/عشق پاک آل احمد دروصال ایزدی/رحمتی داردفراوان تامقیم کوی اوست/زمزم اشک بصیرت فتح راهی تابهشت/قلب انسان باولایت دائما درشستشوست/انس باقرآن نماید پاکی اعمال را/شیعه با آیات ایزدلحظه هادر گفتگوست/اوج این ماه مبارک همدم مهدی شدن/دل سپردن برولایت بهرشیعه آبروست/
بسم الله الرحمن الرحیم
 
جلسه دفاع از پایان نامه ام برگزار شد.دفاع بود یا روضه نمیدونم.شاید هم دفاع از روضه بود!
نیت روضه کرده بودم. سخنرانش که خودم بودم و مقاله ام رو ارائه دادم. مداحش هم خودم بودم. پاکت هم نگرفتم :)
اولِ جلسه رو با بسم الله و سلام به امام حسین شروع کردیم. پذیرایی هایی رو هم که خریده بودم به نیت روضه ی امام حسین گرفتم و یه نذری مختصر و مفید هم دادیم.
بابا که با ماشین پیچیدن توی بیمارستان و سوار شدم تا بریم سمت ساختمان محل برگزاری
بسم الله الرحمن رحیم
السلام علیک یا فاطمه الزهرا
اطلاعیه لایه باز روضه شهادت حضرت زینب(س)
هرگونه استفاده تجاری و فروش طرح مورد رضایت ما نیست.
جهت دانلود رو لینک زیر بزنید
دانلود اطلاعیه _ حاج عمار
رمز فایل:hajammar135
التماس دعا
من که از آتش دل چون خم می در جوشم
مهر بر لب زده خون می‌خورم و خاموشم
قصد جان است طمع در لب جانان کردن
تو مرا بین که در این کار به جان می‌کوشم
من کی آزاد شوم از غم دل چون هر دم
هندوی زلف بتی حلقه کند در گوشم
حاش لله که نیم معتقد طاعت خویش
این قدر هست که گه گه قدحی می نوشم
هست امیدم که علیرغم عدو روز جزا
فیض عفوش ننهد بار گنه بر دوشم
پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت
من چرا ملک جهان را به جوی نفروشم
خرقه پوشی من از غایت دین داری نیست
پرده‌ای بر سر صد
‍ ‍
شرح احوالات؛ڪرامات؛ مڪاشفات اولیاءاللہ
 
✨احترام به روضه حضرت سید الشهدا علیه السلام...
 
 آقای حاج آقا محیی الدین انواری از آقایی نقل می کرد که می گفت: 
منزل آقای میلانی شخصی منبر می رفت که من به منبرش خیلی علاقه داشتم... 
- بر من غسل واجب شد و دیدم که اگر بخواهم غسل کنم و بعد به جلسه بروم، آن منبر از دستم می رود!
غسل نکرده با همان حالت جنابت به منزل آقای میلانی رفتم.
آقای میلانی کنار در می ایستاد و به واردین خوش آمد و "مرحمت عالی زیاد" می گفت
عنوان فایل : مرگ عبدالله و ضمانت حضور قائم
موضوع : علائم، بررسی تحلیلی روایات ظهور و مرگ عبدالله بن عبدالعزیز آل سعود 
گردآوری و تنظیم : صادق شکاری
تاریخ انتشار : 24 جُمادیَ الثّانی 1438، اصلاحیه: 15 محرم 1440
نوع فایل : pdf ، word
تعداد صفحات : 51 ، a4 
توضیحات بیشتر : 
ادامه مطلب
از پله های آجری پایین می رویم. نگاهی به قاب آجری روی دیوار خانه می اندازم. دلم نمی خواهد داخلش بنشینم. دلم نمی خواهد دیگر به این روضه ی بابا بیایم. شاید دیگر دلم نمی خواهد دنبالش روضه بروم. با خودم می گویم خدا کند عمو رضا از فردا بیاید و بابا را ببرد روضه. از پله ها که پایین می آییم بابا می فهمد شُل شُل راه می روم. نمی دانم چطوری به او بگویم اما بالاخره حرفم را می زنم. «دیگه این جا نیا روضه.»
مکث می کند. ابروهاش را درهم می کشد و پلک هاش می افتند روی د
روضه خوان قدیمی هیئت
واژه ها را چه خوب می داند
فاطمیه
برای هر روضه
با کنایه
همیشه می خواند
وسط روضه یک نفر آورد
سینی چای قند پهلو
را
دم گرفت و به سینه
اش می زد
توی دستش گرفت بازو
را
روی شمعی که پای منبر
بود
اندکی خیره چشم خود را دوخت
چند گلبرگ یاس
رویش ریخت
چقدر یاس زود می سوخت
توی مجلس
برای خانم ها
روضه را مادرانه
تر می خواند
و گریزی به کوچه
ها می زد
از گل سینه بیشتر می خواند
او همیشه به واژه ایمان
داشت
روضه را تا کنار در
می برد
آتشی توی دل به
این پاورپوینت در 26 اسلاید به شکل منحصر به فرد و زیبا طراحی و گرد آوری
شده است در این پاورپوینت مطالبی از نسبت جابر،ازدواج و فرزندان،مخالفت
جابر با حکومت معاویه،شخصیت علمی جابر،جابر اولین زائر امام حسین و سایر
مطالب مفید و ارزنده در مورد جابر بن عبداللّه انصاری  در این پاورپوینت
درج شده است که امید واریم رضایت شما عزیزان را جلب نماید

جهت دانلود فایل کلیک کنید
سلام
عرض تسلیتِ شهادت امام صادق علیه السلام که شیعه ی اثنی عشری مدیون زحماتِ بسیااااار ایشونه.
دوسال پیش همین موقع ها بود که با محدثه خانم صحبت می کردم. گفتم فاصله ی روضه ی فاطمیه تا محرم سال بعد خیلی طولانیه! دوست داشتم یه روضه دیگه تو این مدت داشتیم....
گفت: خوب نزدیک ایام شهادت امام صادق علیه السلامه... برای ایشون روضه بگیرین. اما اون سال فرصت برنامه ریزی نداشتیم و توفیق نشد.
الحمدلله پارسال حواسم بود و از ماه مبارک با خانم جلسه ای قرار گذاشت
 
عبدالله حیرت زده به عبدالاعلی و ربیع نگریست، حالا تقریبا همه اهل بازار به گرد آنها جمع شده بودند. عبدالله گفت: آیا به راستی تو قصد کوفه کرده ای؟
عبدالاعلی گفت: و خوشحال می شوم اگر عبدالله در این سفر همراه من باشد ...
 
عبد الله گفت: وقتی بزرگان قومی صلاح مردم خویش را نمی دانند و به راحتی بیعت خود را با خلیفه می شکنند، از جوانان خام قبیله چه توقعی است؟
 
عبدالاعلی پاسخ داد، اما رو به جماعت. گفت:
چه باک از این که جوانان هدایت گر پیران شوند. هم شجاع
نگهبان وظیفه شناس واحد حراست جناب آقای عبدالله مومنی که چندین سال است در لباس مقدس نگهبانی مشغول به کار میباشد
وی تا به حال چندین بار مور تشویق از طرف مدیریت شرکت و مدیر عامل های پروژه ها قرار گرفته است نگهبان مومنی
و درحال حاظر مشغول به خدمت میباشد او باتمام مشکلاتی که دارد کار کردن را یک عبادت خالصانه میداند پس برای او و خانواده محترم ایشان آرزوی موفقیت را از خداوند متعال خواستاریم و امید واریم که در تمام مراحل زندگی خود همیشه سربلند باشد
اسامی سی وشش تن ازفرزندان ونوادگان ائمه واقع در کوه سفید که روی زیارت نامه نوشته شده بود
قاسم بن امیرالمومنین.محمدوابراهیم وجعفر وعبدالله وسیدشرف الدین امام زین العابدین.ومحمد وابراهیم ابن امام جعفرصادق.سلطان حاذق ابن امام محمد باقر.زکریا ابنامام موسی کاظم.سلطان شاه فضل ابن علی بن موسی.زکریا وحسین وعبدالله ونجم الدین ابن امام محمد تقی.عبداللع شعیب انباءعلی النقی  اسمعیل ومحمد وحسین انباءامام حسن عسگری.سید شرف الدین ابن علی.قاسم بن حسی
باید توبه کرد، توبه به معنای واقعی‌اش که همان بازگشت است. یعنی مسیر غلط‌آمده را به عقب برگشتن و راه درست را طی‌کردن.
عمری است جلسه‌ی روضه‌ای می‌روم، پای روضه‌ی مداحی می‌نشینم، وعظ واعظ و عالمی را می‌شنوم و استادی را استاد و استادم می‌دانم که امام حسینی که من دوست دارم را برایم به تصویر می‌کشد، امام حسینی که بر عقاید من منطبق است؛ در حالی که باید امام حسین را آن چنان که هست می‌شناختم، آن چنان که هست نه آنچنان که من می‌پسندم.
حسین جان! ه
باید توبه کرد، توبه به معنای واقعی‌اش که همان بازگشت است. یعنی مسیر غلط‌آمده را به عقب برگشتن و راه درست را طی‌کردن.
عمری است جلسه‌ی روضه‌ای می‌روم، پای روضه‌ی مداحی می‌نشینم، وعظ واعظ و عالمی را می‌شنوم و استادی را استاد و استادم می‌دانم که امام حسینی که من دوست دارم را برایم به تصویر می‌کشد، امام حسینی که بر عقاید من منطبق است؛ در حالی که باید امام حسین را آن چنان که هست می‌شناختم، آن چنان که هست نه آنچنان که من می‌پسندم.
حسین جان! ه
متن ترانه عبدالله زینلی به نام فرشته

قصر عشقمون رو دست به دست هم روی آب ساختیمتوی بازی دل رفتی و ما بازی نکرده بازی رو باختیمتوی تاریکی موندم ، همه عالم سیاههتوی دستم یه گیتار ، همدم بغض شبامهفرشته مال تو قلبم ، من اون پاییز تن زردمدرخت عشقمون مرده ، ریشه هاشو از دلم کندمفرشته فکر پروازی ، بال و پر داری و آزادیپر کشیدی رفتی و اینجا ، قفس شد بی تو تنهاییتو رفتی و هنوز اینجا هستی تو هر نت گیتارمتو رفتی و هنوز هر شب به عشق تو بیدارممن اون ققنوس ش
نزد کریمانِ دوعالم خوشه چینمپای بساط اهل بیت از راغبینمبر پنجم شعبان گره خورده است دینممدیون خیر و لطف زین العابدینماز برکتش شد خانه ی مولایمان شادآمد علیِ دوم ارباب، سجادآمد به ما آموخت طرز بندگی راپای مناجات و دعا، پایندگی راآورد با خود راه و رسم زندگی راآموخت با رفتار خود بخشندگی راایثار و بخشش در وجودش منجلی بودکیسه به دوش نیمه شب، مثل علی بودگَرد فراموشی ازین آیین زدودهدین را دوباره با دعا احیا نمودهابواب رحمت را سوی مردم گشودهدر هر
مزار سلطان میرعبدالله واحد شهید، نوه امام حسن مجتبی(ع) و بنا به گزارش برخی منابع تاریخی پدر حضرت عبدالعظیم حسنی در جنوب شهر هرات افغانستان قرار دارد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در هرات، مزار «سلطان میر عبدالله واحد شهید»، نوه امام حسن مجتبی (ع) و بنا به گزارش برخی منابع تاریخی پدر حضرت عبدالعظیم حسنی در جنوب شهر هرات افغانستان قرار دارد.
 این مکان مقدس همه روزه و به خصوص صبح‌های جمعه پذیرای مشتاقان و علاقه‌مندان خاندان پاک پیامبر اسلا
روزهای اول محرم روضه اش جگر سوز تر هست. 
همه هستند.عمو..علی اکبر..رقیه..دل سکینه گرم بودن عمو و مشک های پر از آب هست.ارباب توی خیمه هنوز یک طفل دارد.
نگاه همه به عمه سادات هست تا نکند کسی،جسارتی،نگاه بدی،دل همه قرص بودن حسین بن علی هست. حرف های توی
خیمه به وقت نامردی کوفیان هست.روضه خوان از قصه یتیمی فرزندان مسلم می خواند. بچه ها دورشان مینشینند و با زبانه
کودکانه میگویند: تنها نیستید..عمو هست..بابا هست
لا یُدرى من بین الملایین من خدّام الأربعین وزوّاره أیهم أوفر حظّا وأعظم أجرا؟! ومَن السبّاق فی ماراثون الأربعین؟ إن قواعد الحساب لدى الله تضرب بقواعد الریاضیات عرض الجدار، فلیس من الیسیر بل من المستحیل أن نعرف خیر زائر وأفضل خادم من بین هذه الجماهیر الملیونیة. فلعلّ الأم أو الزوجة التی تعدّ حقیبة زوجها أو ابنها لتودّعه إلى الزیارة بلوعة الشوق واللهفة إلى قبر الحسین(ع)، دون أن تجد إلى الزیارة من سبیل، هی لا تقلّ أجرا ممّن أرسلته وودّعته ب
زمینه حضرت عبدالله ابن حسن (ع)
شب پنجم محرم 98
هیئت روضه العباس تهران
حسین سیب سرخی
به نام کریم اهل‌بیت ، به نام حسن
 
 
(متن و سبک این زمینه زیبا رو در ادامه مطلب ببینید ... کربلا نصیبتون)
 
مداحی:
 
به نام کریم اهل‌بیت ، به نام حسن
به خاتم کربلا منم عقیق یمن
فدایی فرزند حیدر
شجاعتم مانند حیدر
که من نسب ، از شیر جمل دارم
برای عشق هستَم را دادم
به پای عشق دستم را دادم
غیورم و شاگرد علمدارم
مـنـم عبدالله ، هـنـوز یاری هست
علم افتاده ، علمداری هست
 
ح
۶۹-ازکران تا به کران روضه خلدبرین خلوت درویشان است     مایه محتشمی خدمت درویشان است گنج عزلت که طلسمات عجایب دارد   فتح آن درنظر رحمت درویشان است قصر فردوس که رضوانش به دربانی رفت   منظری از چمن نزهت درویشان است آنچه زر م یشوداز پرو آن قلب سیاه     کیمیاییست که … ازکران تا به کران – روضه خلد برین خلوت درویشان است – غزل ۴۹
منبع : فالگیر
 
 
ساعت هشت،آلبوم ، یک عکس دیدم از روزگاری نه چندان دوردور تا دور خانه با لبخند عطر نان می رسد ز پای تنورمادرم ظهر اربعین ها راروضه ای خانگی به پا می کردآش نذریِ روضه اش هرسالهمه ی کوچه را صدا می کردروضه خوان اهل دل، ولی خستهشعر دعبل برایمان می خواندتوی این مجلس بدون ریا همه ی خاطرات من جا ماندمادرم توی چای روضه ی خودخاک تربت همیشه دم می کرد چایی اش بوی کربلا می دادچایی اش کار محتشم می کردپای آن دیگی نذری اش با اشکهمه حاجات خود رقم می زدمثل هر
امسال از بیچارگی من بود که نتونستم برم هیئت درست حسابی...امشب، شب تاسوعا، شب سوممه...رفتیم هیئت نزدیک خونهو من دارم دیوانه میشم از فضاشدوست دارم پاشم برم بیرون...روضه خون روضه ی سنگیییینی می خونه که بنظرم انقدر باز درست نیست.بار محتوایی هم نداره کلا. یعنی انگار ما یه عده داغدار بیچاره ایم که بهترین هامون رو به بدترین وضع کشتن، همین. نه هدفی داشتیم، نه پایان خوبی داشته، نه ...یعنی به سطحی ترین وضع میخواد اشک مردم رو دربیاره!بعد آدم هایی که دورم ن

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها